يادداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار؛
نقشه‌ى راه هم در مقابل ما است. ما نقشه‌ى راه داريم. نقشه‌ى راه ما چيست؟ نقشه‌ى راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است؛ آن اصولى كه با تكيه‌ى بر آن توانست آن ملت عقب‌افتاده‌ى سرافكنده را تبديل كند به اين ملت پيشرو و سرافراز. اين اصول، اصولى است كه در ادامه‌ى راه هم به درد ما ميخورد و نقشه‌ى راه ما را تشكيل ميدهد. اصول امام، اصول روشنى است. خوشبختانه بيانات امام، نوشته‌جات امام در بيست و چند جلد در اختيار مردم است؛ خلاصه‌ى آنها در وصيتنامه‌ى جاودانه‌ى امام منعكس است؛ همه ميتوانند مراجعه كنند. ما مفيد نميدانيم كه به اسم امام تمسك كنيم، اما اصول امام را به فراموشى بسپريم؛ اين غلط است. اسم امام و ياد امام به‌تنهائى كافى نيست؛ امام با اصولش، با مبانى‌اش، با نقشه‌ى راهش براى ملت ايران يك موجود جاودانه است. نقشه‌ى راه در اختيار امام است و آن را به ما عرضه كرده است؛ اصول امام مشخص است....در سياست خارجى، اصول امام عبارت است از ايستادگى در مقابل سياستهاى مداخله‌گر و سلطه‌طلب؛ برادرى با ملتهاى مسلمان؛ ارتباط برابر با همه‌ى كشورها، بجز كشورهائى كه تيغ را بر روى ملت ايران كشيده‌اند و دشمنى ميكنند؛ مبارزه‌ى با صهيونيسم؛ مبارزه براى آزادى كشور فلسطين؛ كمك به مظلومين عالم و ايستادگى در برابر ظالمان. وصيتنامه‌ى امام جلوى چشم ما است. نوشته‌هاى امام، فرمايشات امام، در كتابهائى كه متن كلمات آن بزرگوار را درج كرده‌اند، موجود است.»
حال لازم است که قدري اين اصول را تشريح نماييم و ديدگاه حضرت امام (ره) را در اين وجيزه کوتاه به صورت تفضيلي به نمايش گذاريم.
استکبار، شيوه تفکر و منش عملي قدرتمندان زر و زور و در اصطلاح قرآني خصلتي از کفر است که با سلطه‌گري و خود بزرگ بيني، ديگران را ضعيف پنداشته و آنها را زير سلطه خود درآورده‌اند. سابقه استکبار را بايستي در آغاز خلقت بشر جستجو کرد که شيطان با استدلال خودپسندانه و تمرد خود، به آن دست يازيده و همواره اين خصلت شيطاني و استکباري به عنوان مرتبه‌اي از کفر در طول تاريخ بشر وجود داشته است.
روحيه استکباري و برتري جويي در ساخت سياسي يک جامعه يا يک نظام حکومتي موجب مي شود تا آن نظام سلطه گر خود را برتر و بالاتر از ديگران بپندارد و مباني فکري، اعتقادي، فرهنگي، نظامي، اقتصادي و سياسي خود را بهتر از ديگران بداند و با آنها مبارزه نمايد.
نظام استکبار جهاني سعي بر اين داشته تا با فکر و انديشه و فرهنگ رايج دنيوي خود که بر پايه جهان‌بيني مادي استوار است با همه امکانات سياسي، اقتصادي، نظامي و با تبليغات در قالب شيوه هاي گوناگون، ديگر جوامع را تحت کنترل و سلطه خود درآورد.
از ديدگاه حضرت امام(ره) بيشتر توطئه هاي جهانخواران در راستاي حمايت از جريان ضد اسلامي و ضد ارزشي و نابودي اسلام و مسلمين بوده و تعمد در اين امر را مي توان از انتشار کتاب کفر آميز آيات شيطاني دريافت که از اين طريق دنياي تفرعن و استکبار و بربريت چهره واقعي خود را در دشمني ديرينه‌اش با اسلام برملا ساخت. قرآن کريم در آيات متعددي دشمني استکبار با اسلام را بيان نموده است که به يک مورد آن اشاره مي کنيم:
«ان يثقفوکم يکونوا لکم اعداء و يبسطوا اليکم ايديهم و السنتهم بالسوء و ودوا لو تکفرون(متحنه/2).»
اگر بر شما دست يابند همچنان با شما دشمنند و دوستشان(زور) و زبانهايشان(تبليغات) به بدي به سوي شما باز است و دوست دارند کافر شويد(و از ارزشهاي خويش دست بشوييد).
از ديرباز استکبار جهاني به سرکردگي شيطان بزرگ برآن بوده است تا با منطق فرعوني-که سمبل استکبار است- جهان را زير سلطه خويش درآورد و به عنوان حاکم مطلق و بدو منازع در دنيا حکومت کند و در اين راستا طرح کوبيدن اسلام را در راس برنامه هاي خود قرار داده است.
استکبار براي دستيابي به اهداف شوم خويش به ترفندهاي گوناگون سياسي، نظامي، فرهنگي، اقتصادي و...دست زده و به تناسب شرايط از آنها بهره گرفته است.
در قرن معاصر يکي از موثرترين راههاي مقابله با اسلام راه خدعه و نفوذ و توطئه فرهنگي بوده است. استکبار با القاي شعار جدايي دين از سياست و القا و نشر فرهنگ مبتذل استعماري، ملل مسلمان را از هويت و فرهنگ زلال و روح بخش خويش بيگانه ساخته و باکاربردهاي عملي و مسموم خود در زمينه‌هاي فردي و اجتماعي باعث استثمار، گسترش فرهنگ حقارت و خودباختگي در ميان بسياري از جوامع انساني گرديده است. اين امر از ديدگاه امام(ره) غم انگيزترين مساله‌اي است که مايه تاسف عميق آن حضرت نيز بوده است؛ چرا که قدرتهاي بزرگ استعمار‌گر ملتهاي ستمديده زير سلطه خود را در همه چيز عقب نگه داشته و کشورهاي مصرفي به بارآورده‌اند و به قدري آنها را از اقتدار شيطاني‌اشان ترسانده‌اند که جرات دست زدن به هيچ ابتکاري را نداشته و در نتيجه سرنوشت خود را به آنان سپرده اند.
بنيانگذار جمهوري اسلامي ايرن حکومت‌هاي وابسته به شرق و غرب را از عوامل مهم بدبختي مسلمانان ياد کرده و به ملتهاي اسلامي توصيه مي نمايد که حاکمان جائر خود را با تمام قدرت به جاي خود بنشاند و در برابر زورگويي و افزون طلبي‌هاي امريکا با همه توان و قدرت بايستند.
قيام بر ضد مستکبرين زمان در تمام اديان آسماني طريقه انبياي الهي بوده است که از آن ميان مي توان به قيام حضرت موسي بر ضد فرعون اشاره کرد و در عصر حاضر انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني(ره) به عنوان هسته مرکزي انقلاب‌هاي رهايي بخش در برابر اردوگاه استکبار و امپرياليسم آمريکا- که خواهان به دست گرفتن مقدرات جامعه جهاني بود- به خوبي ايستاد و نگذاشت که امريکا يگانه تصميم گيرنده نسبت به مقدرات ملل ستمديده جهان باشد.
امريکا در پي پيروزي انقلاب اسلامي با توطئه هاي مختلف از جنگ تحميلي گرفته تا تحريم اقتصادي و غيره خواسته است تا ايران اسلامي قدرت اول منطقه نباشد؛ لذا درصدد برآمد تا ما را از درون بپوساند و ارزشهاي اصيل اسلامي را از بين ببرد؛ چرا که به خوبي فهميده است که ايران به رهبري امام خميني کانون بزرگ انقلاب اسلامي خواهد بود. امروز که هنوز با مصيبت بزرگ حضور آمريکا هر چند به صورت نيابتي و کمک از کشورهاي مطيع مواجه هستيم، رهنمودها و انديشه هاي عملي بت شکن زمان حضرت امام خميني(ره) مي تواند بهترين راهگشاي ما در اتخاذ خط مشي هاي سياسي در قبال استکبار باشد.
از ديدگاه امام(ره)حضور امريکا در منطقه به معناي محو حرکتهاي اصيل اسلامي است؛ بنابراين ايستادگي و مقاومت در برابر استکبار جهاني و حضور قدرتمندانه ما در منطقه براي حفظ آرمانهاي انقلاب اسلامي يک ضرورت است.
از آنجايي که مهمترين اهداف اصلي امريکا و استکبار در منطقه دفاع از موقعيت اسرائيل، چپاول ذخاير و منابع اقتصادي کشورهاي منطقه و مقابله رو در رو با ارزشهاي اعتقادي مسلمانان ايران و منطقه بوده است، اتحاد مسلمانان مي تواند خنثي کننده سياستهاي توطئه گرانه امريکا باشد.امروز بر همه ملل مستضعف اسلامي است که به پيروزي از رهنمودهاي پيامبرگونه امام راحل در قبال توطئه ها و سياستهاي ظالمانه از سياستهاي انفعالي پرهيز نمايند.
از ديدگاه حضرت امام(ره) شيطان بزرگ به عنوان يکي از مناديان حقوق بشر با بهره‌گيري از دست نشاندگان خود در مجامع بين المللي بيشترين جنايات را بر جامعه بشري وارد کرده است. نظامهاي استکباري ابرقدرتها با عملکرد هماهنگ خود با هرگونه انديشه و حرکتي که منافي خواسته آنان بوده است موضعگيري کرده و در هر نقطه‌اي از دنيا که منافعشان اقتضا کرده است از هيچ جنايتي کوتاهي نکرده و با اعمال وحشيانه و غير انساني خود مفهوم کلام امام را در مورد روح ضد بشري امريکا به عنوان دشمن شماره يک ملتهاي مظلوم روشن ساخته است.
حضرت امام(ره) با تيزبيني خاص خويش ضمن شناسايي همه ترفندها و توطئه هاي استکبار و هشدار به امت مسلمان اين چنين نقاب از چهره شيطان بزرگ و ايادي او برگرفت:
« مهمترين و دردآورترين مساله اي که ملتهاي اسلامي و غيراسلامي کشورهاي تحت سلطه با آن مواجه است موضوع امريکاست... امريکا براي سيطره سياسي و اقتصادي و فرهنگي و نظامي خويش بر جهان زير سلطه ، از هيچ جنايتي خودداري نمي‌نمايد. امريکا مردم مظلوم جهان را با تبليغات وسيعش که به وسيله صهيونيسم بين الملل سازماندهي مي گردد، استثمار مي نمايد. امريکا با ايادي مرموز و خيانتکارش، چنان خون مردم بي پناه را مي مکد که گويي در جهان هيچ کس ، جزء او و اقمارش حق حيات ندارند».(صحيفه امام؛ج13،ص212)
حال با اين اوصاف امروز حلقوم ها و هنجره هايي هستد که براي جلب آراي ملت به سوي خود و سوء استفاده از وضعيت اقتصادي کنوني، گفتمان سازش را پيش گرفته و جالب اينجاست که خود را مدعي پيروي از خط امام(ره) مي دانند ولي تمام وصيت هاي ايشان را به باد فراموشي سپرده و خود را تابعه تئوري هاي سازشکارانه نموده اند.آنچه که امروز بايد بدان دقت کافي داشت آن است که تا به امروز اگر پيشرفتي هم در کشور حاصل شده است مرهون مقاومت ها و ايستادگي هاي دولتمردان ما در برابر خواسته هاي بي جاي استکبار است و اين ايستادگي ها با همراهي ملت، هرساله مشت محکمي بر دهان امريکا مي زند.
ما در حال رد شدن از پيچ بزرگ تاريخي هستيم، اگر مقاومت و ايستادگي سرلوحه کار دولتمردان نباشد قطعاً وضعيت ملتهب تر از حال فعلي مي شود و آدرس غلطي مي شود براي دشمن که خوب در اين صحنه بر دشمني وعناد خود بتازد ولي اگر مقاومت و ايستادگي باشد،دشمني ها کاسته مي شود و دشمن به ستوه مي آيد و پيشرفت هم حاصل مي شود .
روح الله مرداني